به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی قصه گویی در طبیعت زیبای روستای گردشگری اکنلو با حضور اعضای کودک کتابخانه عمومی ثامن الائمه(ع) برگزار شد.
برخی از فواید قصه گویی؛
به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی قصه گویی در طبیعت زیبای روستای گردشگری اکنلو با حضور اعضای کودک کتابخانه عمومی ثامن الائمه(ع) برگزار شد.
برخی از فواید قصه گویی؛
مهدی آذر یزدی در ۲۷ اسفند ۱۳۰۰ در محله خرمشاه یزد زاده شد، او از هشت سالگی همراه پدرش در زمین رعیتی کار کرد و در بیست سالگی از کار بنایی به کار در کارگاه جوراب بافی یزد کشیده شد و پس از آنکه صاحب کارگاه جوراب بافی تصمیم به تأسیس دومین کتابفروشی شهر یزد را گرفت، او را از میان شاگردان کارگاه به کتابفروشی منتقل کرد.
کار در کتابفروشی زمینه آشنایی او با اهالی شعر و ادب را فراهم کرد و آذر یزدی پس از مدتی به تهران نقل مکان کرد.
آذریزدی مدتی در چاپخانه علمی، کتابفروشیهای خاور، ابن سینا، امیرکبیر، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، روزنامه آشفته و روزنامه اطلاعات کار کرد و سالهای سال به شغل غلط گیری نمونههای حروفچینی شده یا تصحیح کتاب مشغول بود.
او از سال ۱۳۳۵ با نوشتن "قصههای خوب برای بچههای خوب" کار نویسندگی خود را آغاز کرد. این کتاب مجموعهای از قصههای بازنویسی یا بازآفرینی شده از متون ادبی قدیم فارسی چون کلیله و دمنه، مرزبان نامه، سند بادنامه، سیاست نامه، گلستان، مثنوی و آثار عطار است.
آذر یزدی پنج کتاب در مجموعه " قصه های تازه از کتابهای کهن " انتشار داد. وی ترجمه ای بنام " گربه ناقلا " و حکایت منظومی بنام " شعر قند و عسل " و همچنین دو کتاب آموزشی بنام "خود آموز عکاسی و خود آموز شطرنج " نیز دارد .
یکی از مجموعه داستانهای او برنده جایزه یونسکو در ایران و دیگری برنده عنوان کتاب برگزیده سال از طرف شورای کتاب کودک گردیده است.
وی در سال ۷۳ بدلیل نداشتن پول اجاره خانه در تهران دوباره به یزد بازگشت. به خانه پدری رفت که با آرامش بنشیند و بنویسد؛ پشیمان شد، ولی دیگر توان جابه جایی نداشت.
آذریزدی نویسنده ادبیات کودکان ایران در بازنویسی و بازآفرینی آثار کهن پیشگام بوده است.
معروفترین کتاب آذر یزدی "قصه های خوب برای بچه های خوب" نام دارد که در ۸ جلد گردآوری و تالیف شده است و شامل موارد زیر است: اولین کتاب دارای بیست و پنج قصه است که از کتاب کلیله و دمنه انتخاب شده است و از اصل آن ساده تر میباشد. جلد دوم از این مجموعه دارای بیست و یک قصه است که همه آنها از کتاب مرزبان نامه انتخاب و ساده نویسی شده است. کتاب سوم از دو کتاب سندباد نامه و قابوسنامه اخذ گردید. در جلد چهارم قصههای برگزیده و نو ساخته از کتاب مثنوی مولوی را می خوانیم. جلد پنجم از مجموعه قصههای خوب برای بچههای خوب دارای ۱۸ قصه قرآنی است که بیشتر شامل قصههای پیامبران می باشد .کتاب ششم از مجموعه قصه های خوب برای بچههای خوب از آثار شیخ عطار است که به بیان ساده و قابل فهم برای کودکان نوشته شده است. جلد هفتم تحت عنوان قصههای گلستان و ملستان دارای داستانهایی از گلستان سعدی و مجموعه هایی که بعد از گلستان نوشته شده را در بر میگیرد .جلد هشتم از مجموعه قصه های خوب برای بچههای خوب شامل قصههایی از زندگانی چهارده معصوم میباشد که از کتب مختلفی جمعآوری شده است. آذر یزدی پس از انقلاب هم چهره ماندگار شد و محفلها و انجمنهای مختلف برای او بزرگداشت های متعدد برپا کردند.
آذر یزدی دوست کودکان ایران که او را پرتیراژترین نویسنده تاریخ ادبیات کودک و نوجوان ایران میدانند به غیر از کتاب فرزندی نداشت. این نویسنده بزرگ ایرانی هرگز ازدواج نکرد وی زمانی که برای آخرین بار به کرج آمد تا نوشتن را سر بگیرد و دو کارش را کامل کند و به چاپ بسپارد راهی بیمارستان شد و درهیجدهم تیر ۱۳۸۸ در سن هشتاد و هشت سالگی در بیمارستان آتیه تهران دار فانی را وداع گفت و در حسینیه خرمشاه یزد در نزدیکی محل زندگیاش به خاک سپرده شد.
امروز بعد از هشت سال از رفتن پدر ادبیات کودک و نوجوان ایران اگر سر به مقبره او بزنید مظلومیتش را در گم شدن یاد و خاطره اش مشاهده می کنیم در این مکان که اکثر روزها بسته است آذر یزدی با سنگ قبری ساده آرمیده است و امکان حضور همیشه بر سر قبرش میسر نیست.
در سال ۱۳۹۲ شورای عالی انقلاب فرهنگی، بنابر پیشنهاد شورای فرهنگ عمومی ۱۸ تیر را به عنوان روز ادبیات کودک و نوجوان در کشور اعلام کرد. شایسته است به پاس تلاشهای آذریزدی توجه بیشتری به زنده نگاه داشتن یاد و خاطره این نویسنده بزرگ انجام شود.
زارعی مسئول کتابخانه عمومی ثامن الائمه (ع) روستای اکنلو اظهارکرد: هدف از اجرای این برنامه تقویت و تشویق یادگیری، و افزایش اعتماد به نفس در بین اعضای کودک است ، این برنامه(کلاس اوریگامی) توسط آقای قدیمی از معلمین دلسوز روستا در روزهای دوشنبه در کتابخانه اجراء می شود.
مهارتهای اکتسابی قابل یادگیری است که میتوان با تمرین آن را ارتقا داد افزود: یکی از برنامههای فرهنگی جذاب برای کودکان به منظور بالا بردن خلاقیت و توانایی تفکر در کودکان، مسابقه خلاقیت و اوریگامی است.
کِلیدَر نام کوه زیبایی است که بین شهرهای سبزوار، نیشابور و قوچان در استان خراسان قرار دارد. جایی که تمام داستانِ بلند و البته واقعی دولتآبادی در آنجا روایت میشود. این رمان بلندترین اثر محمود دولتآبادی است که در حدود ۳۰۰۰ صفحه و ده جلد به چاپ رسیده و روایت زندگی یک خانواده کرد ایرانی است که به سبزوار خراسان کوچ کردهاند.
شخصیت اول این رمان شخصی به نام گلمحمد است که دولتآبادی بیش از ۱۵ سال عمرش را صرف نگارش آن کرده است. کلیدر سرنوشت رعیتهای ایرانی و قبایل چادرنشین را در دورهای که سیاست زور حاکم است، به تصویر میکشد. اما با این حال داستان حماسی و قهرمانپرور کلیدر آنچنان با روایتهای عاشقانه گره خورده که هرچند خواننده در بطن یک داستان واقعی قرار دارد، اما سراسر درگیر پیوند شاعرانه و البته تبحر ادبی دولتآبادی در به هم پیوستن خیال و واقعیت خواهد شد.
دولتآبادی در دستنوشتههای خود قبل از تمام کردن کلیدر اینچنین آورده است: «به پایان رساندن کلیدر، آنطور که مطلوب و موردپسند خودم باشد، برای من یک آرزوی مهم است… چون اطمینان دارم که رمان کلیدر یک یادگاری برای مردم آیندهٔ ما خواهد بود؛ که در عین حال من هم با این کار دِینم را به مردمی که در میانشان پرورشیافتهام تا حدی ادا کردهام.»
با این همه، اگر تا کنون شاهکار بلند کلیدر را نخواندهاید، آن را در فهرست خواندنیهای خود قرار دهید.
شما با یک داستان معمایی روبهرو هستید! داستانی ساده و روایتی روان به دور از توضیح و توصیف اضافی. کتاب چشمهایش معروفترین اثر بزرگ علوی است که در آغاز رمان، تهران و خفقان حاکم بر آن توصیف میشود. نقاش بزرگ، استاد ماکان، درحالیکه بیش از سه سال در تبعید بوده بهصورت مشکوکی میمیرد. از استاد ماکان تابلویی به نام چشمهایش بهجا مانده و داستان در پی کشف راز این تابلو به یک معما تبدیل شده است.
راوی این داستان، ناظم مدرسهای است که بعد از مرگ استاد ماکان مسئولیت آن را بر عهده گرفته است. او بهدنبال کشف راز تابلوی چشمهایش، با زنی به نام فرنگیس آشنا میشود که گویی مدل آن تابلوی نقاشی است. فرنگیس عشقی پنهان را روایت میکند. داستان این رمان موضوعی مشخص را روایت میکند و شاید نقطهٔ قوت آن در این باشد که فضای کلی داستان با شخصیتها و جزئیات زیاد پیچیده نشده است. بزرگ علوی، معصومیت عشق یک زن و فداکاری او برای نجات این عشق را بهخوبی توصیف میکند.
زویا پیرزاد از آن دسته نویسندگانی است که میشود کتابهایش را بدون وقفه و یکنفس خواند! جزئینگری، توصیف دقیق هر آنچه هست و قلمِ روایی پیرزاد بسیار خوشایند است. داستان رمان چراغها را من خاموش میکنم در دههٔ ۴۰ در محلهٔ بوارده آبادان رخ میدهد که راوی آن زنی ارمنی به نام کلاریس آیوازیان است. کلاریس نمونهٔ کامل زنی خانهدار است که در جریان زندگی، دچار روزمرگی، نارضایتی باطنی و در نتیجه فراموشی اهمیت خویشتن شده است.
نویسنده، عادی و یکنواخت بودن کلاریس برای اطرافیان ازجمله شوهرش را بهخوبی توصیف میکند؛ درحالیکه در تفکر کلاریس همواره اطرافیان و دیگرانی وجود دارند که از خود او مهمترند. اما داستان اصلی در واقع از نیمه و با ورود همسایهای جدید به زندگی کلاریس آغاز میشود و زندگی یکنواخت او با حضور خانواده سیمونیان در همسایگیشان دچار دگرگونی بزرگی میشود. وجود امیل سیمونیان، مرد جوانی که همسرش را از دست داده و دختری به نام امیل دارد، باعث اوجگرفتن تضادهای درونی کلاریس میشود. از اینجا به بعد خواننده با توصیف طرف دیگر احساسات، عواطف و حتی منطق رشدیافته در کلاریس روبهرو میشود.
جایزه ادبی یلدا، جایزه بهترین رمان سال بنیاد گلشیری و جایزه کتاب سال، تنها بخشی از افتخارات این اثر پیرزاد است.
مِرگان سر از بالین که برداشت، سلوچ نبود. سلوچ نیست و نبودن او تمام این کتاب را پر کرده است. حالا مرگان مانده است با حداقلی از احساس به سلوچی که رفته و آیندهای که پیشِ رویش به بنبست رسیده است انگار. جای خالی سلوچ رمانی از محمود دولتآبادی است که در دوره ی سهساله حبس خود، در ذهنش پرورانده و بلافاصله پس از آزادی از زندان ساواک طی ۷۰ روز نوشته است.
سلوچ که کسبوکار درستوحسابی ندارد، زن و بچهٔ خود را رها میکند و بهدنبال کار روانه شهر میشود. او بدون هیچ خبری محل زندگی خود را ترک میکند و دولت آبادی به زیباترین شکل ممکن احساسات و مشکلات زندگی مِرگان، زن سلوچ را بعد از رفتنش به تصویر میکشد. مرگان دو پسر به نامهای عباس و اَبراو و دختری به نام هاجر دارد. سلوچ حضور مستقیمی در داستان ندارد و تنها شخصیتپردازی او از طریق روایت اطرافیانش شکل میگیرد؛ بهطوریکه در انتهای داستان میتوانید به توصیف دقیقی از شخصیت سلوچ برسید. دولت آبادی در این کتابِ خود نیز از زندگی مینویسد. از واقعیت. دیالوگها به فارسی عادی و گاه همراه با تعابیر و کلمات محلی است. زبان دولتآبادی زبانی گیرا و دلنشین است.
سمفونی مردگان کتابی بسیار تراژدیک و غمانگیز است! بله، غم انگیزترین کتابی که به زیباترین شکل ممکن در ذهن شما باقی خواهد ماند. سمفونی مردگان از آثار برگزیدهٔ عباس معروفی در دهه شصت است که یک حادثه را از دید چند ناظر روایت میکند.
شخصیت اصلی داستان شاعر جوانی است به نام آیدین که گرفتار خشم پدر سنتی خود میشود. آیدین، شخصیت دوستداشتنی، جذاب و متفاوت سمفونی مردگان، پسری روشنفکر، شاعر، بسیار فعال و رادیکال است که در خانوادهای بهشدت سنتی و پدرسالار زندگی میکند که نهتنها شخصیتهای داستان، قلباً او را دوست دارند و ستایش میکنند، بلکه خواننده هم جذب شخصیت متفاوت او خواهد شد. در مقابل لطافت چنین شخصیتی، برادر آیدین، اوراهان، فردی است که فضای سرد جامعه را پذیرفته و خودش را با شرایط آن روزگار وفق داده است. حسد و در نتیجه برادرکشی ندایی است که هر لحظه در وجود اورهان شنیده میشود.
راوی داستان در این رمان بارها عوض میشود و خواننده بارها در فضا و زمانی متفاوت از حال سیر میکند. فضای کلی داستان و بیشتر اتفاقهایی که در آن میافتد، در زمستان و در فضای یخزده و منجمد جامعه به تصویر کشیده میشود. با وجود غم جاری و روان در تمام داستان، سمفونی مردگان کتابی است که هر چقدر آن را بخوانید، جذابتر میشود، چراکه معروفی بهقدری شخصیتهای رمانش را خوب بهتصویر کشیده که میتوانید خودتان را جای تکتک آنها بگذارید و با درد و غم زندگی هر یک، زندگی کنید.
سَووشون یا سیاوشان به معنی سوگ سیاوش است و مدلی از عزاداری است که سالانه برای سیاوش، قهرمان اسطورهای ایران باستان، در بعضی از روستاهای کشور همچنان انجام میشود. سَووشون نام نخستین رمانِ سیمین دانشور است و علت نامگذاری این کتاب هم، تشابه سرنوشت یکی از شخصیتهای داستان با سرنوشت سیاوش بوده است.
دانشور در این داستان پرحرکت و ماجرا، با نثری شاعرانه، دقیق و محکم، تصویری درونی و هنرمندانه از تحولات منطقه فارس در سالهای جنگ دوم جهانی خلق میکند. سووشون در واقع داستانی از زندگی یک خانواده در زمان جنگ دوم جهانی و سلطنت رضا شاه پهلوی در شیراز است. داستان سووشون را زری روایت میکند. زری، قهرمان رمان، در همه چالشهای داستان حضور دارد و وقایع را به ترتیب توالی زمان واقعی نقل میکند. او زنی تحصیلکرده، صلحجو و باعاطفه است که میخواهد به هر طریقی خانوادهاش را از خطر اتفاقات بیرون حفظ کند؛ زنی که پابهپای مردان، بار حوادث تلخ را به دوش میکشد. در مقابل زری، یوسف قرار دارد که علیرغم عشق و علاقه زیاد به زری، بهنوعی با هم در تضاد هستند. عقاید یوسف برای زری قابلفهم و حتی مورد ستایش است، اما رفتار او و ناسازگاری با شرایط و آدمهاست که زری را میترساند.
دانشور در این اثر خود تاریخ را از دریچه ادبیات به تصویر میکشد. همچنین شخصیتپردازی قوی از خصوصیت بارز قلم نویسنده در سووشون است؛ آنقدر که نامها را برای همیشه در ذهن خواننده ماندگار کند.
بی شک قلم سیدمهدی شجاعی یکی از بهترینها در حوزه موضوعات مذهبی است. این کتاب به شرح حال واپسین روزهای حضرت زهرا سلام الله علیها میپردازد و اگرچه کتابهای زیادی در مورد زندگی آن حضرت در دسترس است که بیشتر ذکر مصیبت دارند و به ارائه یک بیوگرافی از زندگی آن حضرت بسنده کردهاند، این کتاب روایت افراد مختلف از ایشان و خطاب به اوست. در واقع این کتاب سوگنامهای است که از ۱۴ فصل تشکیل شده و راوی اول شخص در هر کدام از فصلها، یکی از وابستگان نزدیک حضرت فاطمه سلام الله علیها هستند.
صادق کرمیار نویسنده کتاب «نامیرا» میگوید: سیدمهدی شجاعی برای اولینبار با کتاب کشتی پهلو گرفته نشان داد که ادبیات مدرن امروز میتواند مفاهیم دینی را نیز بیان کند. از میان سایر آثار شجاعی، نثر روان و گیرایی قلم نویسنده در این کتاب به اوج خود رسیده است. توصیف آن حضرت از زبان پدر، همسر، فرزندان و حتی آسمان، با زیباترین و نابترین تعابیر نگاشته شده است.
شاید بهتر باشد معرفی این کتاب را از زبان خود نویسنده بخوانیم: «هر کدام از شخصیتهای داستان درگیر مسائل متفاوتی هستند. یکی با مهاجرت درگیر است، بعدی با هویت شغلی و اجتماعی و دیگری با روابط عاطفی. بعد از بحرانهایی که چند سال پیش رخ داد و خیلیها را دچار سردرگمی کرد، دلم میخواست داستانی بنویسم که شخصیتهایش در کنار هم معرف و نمایندهی نسلی باشند که خودم جزء آن هستم. شخصیتها، داستانهایشان و فرم روایت را بر این اساس انتخاب کردم.»
این کتاب در دو بخش تابستان و پاییز و هر بخش به قول نویسنده در سه تکه نگاشته شده است. لیلا، شبانه و روجا زنان قصهی این کتاب هستند؛ سه دوست که از زمان دانشگاه با هم آشنا شدند و حالا راهشان کاملاً از هم جداست. مرعشی در این کتاب نهتنها به قضاوت شخصیتها نپرداخته، بلکه حتی پایانی هم برای داستان آنها مشخص نکرده است. شاید بتوان بهترین ویژگی این کتاب را واقعی بودن داستان و شخصیتها دانست؛ آنطور که همه ما بتوانیم هر سه شخصیت را درک کنیم و زندگی هر کدام را تداعیگر دغدغهها و خلقوخوی مشترک زنانهٔ خودمان بدانیم.
اولین دلیل جذابیت این کتاب برای خواندن، نام آن خواهد بود: روی ماه خداوند را ببوس!
اولین رمان مصطفی مستور، در حقیقت داستان شک به چیستی وجود انسان و خداست؛ داستان زندگی مردی که در مورد خودش و خدایی که تا چندی قبل میشناخته، دچار شک و تردید میشود. شخصیت اصلی این داستان، یونس، دانشجوی دکترای پژوهشگری اجتماعی است که برای تز دکترا در حال تحقیق و جستوجوی دلیل جامعهشناختی خودکشی دکتر جوانی به اسم پارسا است. تلاش انسان برای کشف خود و کشف خدای خود، هم بهعنوان دغدغه اصلی یونس و هم بهعنوان دغدغه اصلی هر یک از انسانهای جستوجوگر جامعه امروز، بهخوبی در این کتاب توصیف شده است.
گفتوگوی میان یونس و دوست خود، علیرضا، که معرفت و خداباوری عمیقی دارد، از بخشهای پرچالش و البته جذاب این کتاب است. نوع گفتوگو در بین شخصیتهای این کتاب بهگونهای است که هم مخاطب عام و هم مخاطب خاص خود را جذب کرده و به تفکر درباره حرفهای ردوبدلشده میان آنها مجبور میکند. روی ماه خداوند را ببوس شاید جوابی قطعی برای گذشتن از ایستگاه شک نباشد، اما سؤالهای مشترکی را درباره وجود خدا، عدم قطعیت و تنهایی انسانها از زبان شخصیتهایش بیان میکند.
اگر بهدنبال جملات و توصیفات بسیار زیبا هستید، این رمان برای شماست! این کتاب در کنار کتاب یک عاشقانه آرام در زمرهٔ عاشقانهترین کتابهای نادر ابراهیمی است که با توجه به حجم کمی که دارد از تأثیرگذاری چشمگیری برخوردار است.
بار دیگر شهری که دوستش داشتم، داستان عشقی بین پسر مردی کشاورز است که دلباخته دختر خان شده و هنگامی این داستان را روایت میکند که عشقش هلیا او را تنها رها کرده و به خانه بازگشته است. مرد عاشق به شهری باز میگردد که روزگاری بهخاطر این عشق از آن گریخته بود و از آن طرد شده بود: شهری که دوستش داشته!
این کتاب مجموعهای است از جملات قصار که با دنبال کردنشان تا انتهای کتاب به داستان نهفته در لابهلای آنها پی خواهید برد. نادر ابراهیمی بهبهتریننحو ممکن تنهایی و غم یک انسان احساسی را که از عشق، خانواده و وطن رانده شده، به تصویر کشیده است.
کتابها و اندیشهها تمامی ندارند؛ آنقدر که میشود تا بینهایت از کتابها نوشت و از کتابها خواند، اما همانطور که در مقدمه هم خواندید، این ۱۰ رمان، تنها بخش کوچکی از خواندنیهای ایرانی است که در این نوشتار کوتاه به معرفی آنها پرداختیم.
زارعی مسئول کتابخانه ثامن الائمه(ع) هدف از بازدید دانش آموزان را ترویج کتابخوانی عنوان کرد و مطالبی در خصوص سرانه مطالعه در کشورهای مختلف را بیان کرد .
در ادامه آقای طاوسی معلم مدرسه امام حسین (ع) ضمن بر شمردن فواید کتاب و کتابخوانی متذکر شد کتاب از بهترین آموزگاران انسانها در طول تاریخ بوده و خواهد بود و نباید جای مطالعه کتاب را با سرگرمی در فضای مجازی پر نمود.
در پایان آقای کاشفی از دانشجویان روستا به نقش کتاب درآگاهی انسانها در همه زمینه ها خصوصا در علم و در اجتماع پرداخت و خاطر نشان کرد، برای انسان امروزی مطالعه و کتابخوانی نباید هیچ زمانی کمرنگ شود و از راههای مهم گرفتن حق و عدالت را آگاهی و کتابخوانی دانست.
کتابهای «ایمنی در خانه»، «به بهانه مسیح»، «پرواز باپاراموتور را دوست دارم» و «دیدار در هاید پارک: آخرالزمان» در طرح کتابخوان دی ماه، معرفی شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، طرح کتابخوان دی ماه با ارائه کتابهای «ایمنی در خانه» نوشته پتی مِیرز گراس و ترجمه فراز پندار، «به بهانه مسیح» نوشته سعید زاهدی، «پرواز باپاراموتور را دوست دارم» نوشته علی آرمین و «دیدار در هاید پارک: آخرالزمان» نوشته علیاکبر کاظمیگرجی معرفی شد.
اگر چه کتاب خواندن فوایدی بیش از آنچه ما در اینجا بدان اشاره می کنیم دارد ولی موارد نام برده شده مهمترین فواید آن می باشند. اگر شما هم می خواهید که با فواید بیشتر کتاب خواندن آشنا شوید، با ما همراه باشید.
1- کسب علم و دانش:
یکی از بزرگترین دلایل کتاب خواندن، کسب دانش است. کتاب ها یک منبع غنی از اطلاعات هستند. خواندن کتاب با موضوعات متنوع اطلاعات و عمق دانش را افزایش میدهد.
2- کتاب خواندن مغز شما را بهبود می بخشد:
مطالعات نشان داده اند که خواندن اثرات مثبت قوی بر مغز دارد. با تحرک ذهنی، شما می توانید از بیماری زوال عقل و بیماری آلزایمرجلوگیری کنید. این به این دلیل است که فعالیت مغز شما مانع از از دست دادن قدرت می شود. مغز یک عضله و مانند دیگر عضلات بدن است، ورزش آن را قوی و سالم نگه می دارد. حل پازل، خواندن کتاب ها یک راه عالی برای تمرین مغز شما است و آن را سالم نگه میدارد.
3- کاهش استرس:
خواندن ،اثر مثبت بر بدن نیز دارد. خواندن یک کتاب ،می تواند استرس را بهتر از پیاده روی یا گوش دادن به موسیقی از بین ببرد.
4- کتاب خواندن حافظه را بهبود می بخشد:
هر بار که یک کتاب را میخوانید، باید تنظیمات کتاب، شخصیت ها، زمینه ها، تاریخ ، زیرمجموعه ها و خیلی چیزهای دیگر را به خاطر داشته باشید. همانطور که مغز شما یاد می گیرد تمام اینها را به خاطر بسپارد، حافظه شما بهتر می شود.
5- بهبود تخیل:
هرچه بیشتر بخوانید، تخیل بیشتری خواهید داشت. هر زمان که یک کتاب تخیلی بخوانید، دنیای دیگری به شما می دهد. در دنیای جدید، تخیل شما به بهترین نحو کار می کند، زیرا شما سعی می کنید همه چیز را در ذهن خود ببینید.
6- مهارت های تفکر انتقادی را توسعه می دهد:
یکی از مزایای اصلی خواندن کتاب توانایی آن در ایجاد مهارت تفکر انتقادی است. به عنوان مثال، خواندن یک رمان رمز و راز ذهن شما را باز می کند. مهارت های تفکر انتقادی هنگامی که به تصمیم گیری های روزمره می رسد، بسیار مهم است. خواندن نیاز فردی به پردازش اطلاعات را بهبود می بخشد. هرچه بیشتر بخوانید، درک شما عمیق تر خواهد شد.
7- واژگانی را می سازد:
خواندن، واژگان و دستور زبان شما را بهبود می بخشد. همانطور که مطالعه میکنید، با کلمات جدید، اصطلاحات، عبارات و سبک نوشتن جدید آشنا می شوید.
8- مهارت های نوشتن را بهبود می بخشد:
خواندن یک کتاب خوب می تواند بر مهارت نویسندگی تاثیر گذار باشد. بسیاری از نویسندگان موفق، با خواندن آثار دیگران، تخصص خود را به دست آوردند. بنابراین، اگر می خواهید یک نویسنده بهتر شوید، با یادگیری از استادان قبلی شروع کنید.
9- مهارت های ارتباطی را بهبود می بخشد:
بهبود واژگان و مهارت های نوشتاری و مهارت های ارتباطی را بهبود میبخشد. هرچه بیشتر بخوانید و بنویسید، بهتر ارتباط برقرار می کنید.
10- کتاب خواندن تمرکز را بهبود می بخشد:
در شیوه زندگی پر مشغله، ذهن درگیر چندین مسئله است. یک سرگرمی پربار مانند کتاب خواندن، ما را مشغول می کند. همچنین منجر به استفاده پر بار از زمان می شود. این نه تنها به ما کمک می کند از نگرانی خلاص شویم، بلکه ذهن ما را از یکنواختی دور می کند. کتاب ها ،منابع عالی تفریحی هستند. کسی که علاقه مند مطالعه است هرگز خسته نمیشود، زیرا این یک راه عالی برای خلاص شدن از خستگی است.
11- سرگرمی ارزان:
در مقایسه با سایر انواع سرگرمی، کتاب ها بسیار ارزان هستند. با مقدار کمی پول، شما می توانید کتاب خود را بخرید و برای چند ساعت سرگرم شوید.
12-انگیزه:
زندگی پر از چالش هاست.مطالعه می تواند الهام بخش زندگی شما باشد و آن را تغییر بدهد. خواندن یک کتاب خوب، از جمله بیوگرافی افراد شما را تشویق می کند و همچنین راهنمایی هایی را برای کمک به دستیابی به اهداف شخصی خود خواهید آموخت. اساسا، الهام بخش شما خواهد بود تا به یک شوهر، زن، دختر، پسر، مادر، پدر یا حتی کارمند بهتر تبدیل شوید.
13- کتاب خواندن سلامت را بهبود می بخشد:
هزاران، و میلیون ها، از کتاب های خودآموز عالی وجود دارد. بسیاری از این کتاب ها واقعا می توانند به بهبود سلامت شما کمک کنند. خواندن چنین کتاب هایی موجب کاهش افسردگی می شود. افراد مبتلا به افسردگی شدید می توانند از خواندن کتاب های خودآموز بهره مند شوند. به غیر از این، این کتاب ها راهنمایی های مهم در مورد تمرینات، رژیم غذایی و سایر نکات زندگی سالم را ارائه می دهند. این همه منجر به بهبود سلامت روحی و جسمی می شود.
14- باعث می شود که مودب تر باشید:
بر طبق مطالعات، محو شدن در داستان ، به ویژه داستان تخیلی، ممکن است همدلی شما را افزایش دهد.
15- فواید کتاب خواندن بر بهبود مهارتها:
خواندن ،یک سازنده اساسی است.کتاب ها اطلاعات مهمی در مورد موضوعات مختلف ارائه می دهند.با مطالعه شما می توانید انواع مهارت های آموزشی را تقویت کنید. مثل:آشپزی، رقص یا هر چیز دیگر.
16- ساختن اعتماد به نفس:
با خواندن کتابهای بسیار، شما بهتر ارتباط برقرار می کنید و زمینه های مختلف زندگی را می آموزید ؛ همه اینها به ایجاد یک اعتماد به نفس بالا کمک میکند.
17- سرگرمی قابل حمل:
کتاب ها قابل حمل و سبک وزن هستند. آنها مانند رایانه های بزرگ و بازی هایی هستند که فضای زیادی دارند. با یک کتاب، می توانید آن را در کیف دستی خود قرار دهید و به راحتی آن را در همه جا حمل کنید. شما می توانید هر جا، در یک هواپیما در هنگام مسافرت، در رختخواب خود بخوانید، قبل از اینکه بخوابید، زیر سایه ای که در آن استراحت می کنید و یا حتی در طول تعطیلات خود.
18- کمک می کند تا بهتر خواب ببینی:
خواب بد منجر به بهره وری کم می شود. به همین دلیل است که بسیاری از کارشناسان توصیه می کنند که قبل از اینکه بخوابید برای کمک به آرامش ذهن خود کتاب بخوانید.
19- درباره دنیای دیگر یاد بگیرید؛
دنیای داستان به شما اجازه می دهد به جهان دیگری سفر کنید، جایی که همه چیز متفاوت است. با خواندن کتاب ها، نگاهی اجمالی به فرهنگ ها و مکان های دیگر خواهید داشت. کتاب ها افق های دید را گسترش می دهد، به شما اجازه می دهد کشورهای دیگر، افراد دیگر و بسیاری از چیزهای دیگر که هرگز دیده یا تصور نکردید را ببینید. این راه عالی برای بازدید از یک کشور عجیب و غریب در ذهن شماست.
20- خلاقیت را بهبود می بخشد:
بزرگترین تفاوت بین خواندن و تماشای تلویزیون این است که خواندن به شما امکان می دهد خلاقیت خود را آزاد کنید. هرچه بیشتر بخوانید، بیشتر چیزهای جدید یاد خواهید گرفت. افکار جدید همیشه ذهن ما را به کشف زندگی در راه های جدید و بهتر هدایت میکند. ما شروع به دیدن جهان به شیوه ای متفاوت می کنیم و به این ترتیب راه حل خلاق جدیدی پیدا می کنیم.
21- با سرعت خود یاد بگیرید:
یکی دیگر از مزایای خواندن کتاب این است که شما با سرعت خود یاد می گیرید. از آنجا که کتاب را همیشه در دست دارید ، می توانید به بخش هایی که متوجه نشدید برگردید و دوباره مطالعه کنید.شما می توانید یک فصل را هر چند بار که بخواهید بخوانید بدون اینکه نگران باشید که بخش دیگر را از دست خواهید داد.
22- گزینه های انتخاب بسیاری ایجاد میکند :
کتابهای بسیار زیادی برای خواندن وجود دارد، که شما هرگز آنها را در طول عمر به پایان نخواهید رساند. کتاب ها برای قرن ها نوشته شده است، در حال حاضر کسی کتابی را می نویسد و در آینده کتاب ها هنوز نوشته می شوند. آیا شما به دنبال چیزی برای الهام بخشیدن هستید، برای هر موضوعی هزاران کتاب وجود دارد.
23- اخلاق را بهبود می بخشد:
کتاب ها به ما کمک می کنند تا ایده های خوب را از ایده های بد، بهتر تشخیص دهیم. خواندن یک کتاب به ما اجازه می دهد که با رویکردهای مختلف زندگی و مشکلات آشنا شویم. اساسا، شما یاد می گیرید تصمیمات بهتر در زندگی بگیرید.
24- درباره تاریخ خود اطلاعات کسب کنید:
تاریخ، نقش مهمی در هستی ما بازی می کند . با خواندن کتاب، ما درک درستی از گذشته و نحوه ادامه آن بر زندگی خواهیم داشت.
25- صرفه جویی در هزینه:
به غیر از ارزان بودن، شما نیز با خواندن کتاب ها، پول زیادی را صرفه جویی خواهید کرد. کتاب ها نیازی به برق ندارند و نیازی به هیچ نوع نگهداری ندارند. هنگامی که شما یک کتاب را در مورد یک مهارت مشخص مانند پخت و پز، چوب، و یا وظایف ساده می خوانید، پول خود را ذخیره میکنید. شما نه تنها مهارت های جدید را یاد می گیرید، بلکه هزینه های زیادی را نیز صرفه جویی می کنید.
26- عوارض جانبی دنیای دیجیتال:
صرف وقت زیاد برای تماشای تلویزیون و یا بازی کردن بازی های ویدئویی می تواند سلامت چشم شما را در بلند مدت تحت تأثیر قرار دهد. از سوی دیگر، کتاب ها امن و آسان هستند. هیچ کس تاکنون با خواندن کتابهای بیشمار کور نشده است. هیچ اثر جانبی یا خطری ندارد.
27- شما را باهوش تر می کند:
افرادی که به طور منظم مطالعه می کنند، دقیق تر از کسانی هستند که مطالعه نمیکنند. آنها ذهن باز دارند و بیشتر تمایل دارند از محیط اطراف خود آگاه باشند.
28- کتاب ها بهتر از فیلم ها هستند:
فیلم های بسیاری از کتاب ها اقتباس شده اند. اما اگر یک کتاب بخوانید و سپس فیلم آن را تماشا کنید، موافقت خواهید کرد که این کتاب 100 بار بهتر از فیلم است. همیشه این بخش منحصر به فرد وجود دارد.
29- فواید و تاثیر کتاب خواندن بر اجتماعی شدن:
ما همیشه می توانیم آنچه را که با خانواده، دوستان و همکارانمان خوانده ایم به اشتراک بگذاریم این ،توانایی ما را برای اجتماعی شدن افزایش می دهد.
منبع: نمناک